حبیبالله کلکانی
حبیبالله کلکانی | |
---|---|
زادروز |
۱۸۹۰ کلکان، ولایت کابل |
درگذشت | ۱۳ اکتبر ۱۹۲۹ ۳۹ سالگی در کابل توسط فامیل نادر |
آرامگاه | تپه مرنجان شهر کابل |
ملیت | افغان |
نامهای دیگر | حبیب الله بچه سقو (سقا)، غازی حبیبالله، حبیبالله کوهدامنی |
پیشه | پادشاه افغانستان |
سالهای فعالیت | ۱۹۲۹ م. |
همسر | بیبی سروری (سنگری)، ملکه بینظیر |
والدین | امامالدین دهقان |
حبیبالله کلکانی (۱۸۹۰ - ۱۳ اکتبر ۱۹۲۹)، پادشاه افغانستان در سال ۱۹۲۹ میلادی است. وی یکی از تاجیکانِ روستای بزرگ کَلَکان در سی کیلومتری شمال کابل در بخش کوهدامن بود. میگویند که پدرش امامالدین دهقان از روستائیان بوده که حرفه آبرسانی داشته و در محافل قومی به مهمانان آب میداد، و ازهمین جهت است که او را سقا مینامند.[1]چون اقدامات اصلاحی امانالله شاه با تندرویهایی همراه بود و با روحیهٔ مردم ایلنشین و سنتی مردم افغانستان سازگاری نداشت، به شورش قبایل، مخالفت روحانیان و مردم و سرانجام سقوط او انجامید. در این میان حبیبالله کلکانی، که یک سرباز معمولی در ارتش امان الله شاه بود، عملکردهای امان الله خان را مغایر سنتها و ارزشهای مردمی دانسته و با پشتیبانی علما و رهبران نقشبندیه که نفوذ بسیار داشتند، دست به شورش زده و در کلکان خود را فرمانروای افغانستان خواند و با قوای خود روی به کابل نهاد. از اینرو، امانالله از مواضع خود دست برداشت و اصلاحات را متوقف کرد. امان الله خان برای اولین بار در تاریخ کشور زنش را با لباس غیر معمول به سبک اروپایی روی صحنه آورد و از مردم خواست تا آن شیوهی را بعنوان الگو بپذیرند. اما با واکنشهای مردمی مواجه شد.
شورشیان حملهٔ نهایی بر کابل را در شب ۲۴ جدی (دی) ۱۳۰۷ (۱۴ جنوری ۱۹۲۹) آغاز کردند. شاه سلطنت را به برادرش عنایتالله سپرد و خود به قندهار رفت. عنایتالله خان هم سرانجام پس از سه روز پادشاهی با خانوادهاش کابل را ترک گفت. از آن سوی حبیبالله مقر سلطنت را متصرف شد و در ۲۸ جدی (دی) ۱۳۰۷ (۱۸ جنوری ۱۹۲۹) بر تخت سلطنت نشست و خود را به امیر حبیبالله مسمی کرد. امانالله کوشید تا به کمک قبایل پشتونها دوباره خود را به کابل برساند، اما رقابت و خصومت قبایل غلزایی و درانی مانع این کار شد. امانالله شکست خورد و سرانجام از طریق هند به ایتالیا رفت.
امیر حبیبالله خان که خود را «خادم دین رسولالله» میگفت، بر اصلاحات غربگرایانه امانالله خط بطلان کشید. قوانین مصوب به ویژه قانون اساسی را ملغی ساخت و مالیات و عوارض را غیرشرعی خواند و همه را برچید. در آغاز کار بیشتر مردم به امید ادارهٔ بهتر و اسلامیتر کشور از حبیبالله به خوبی استقبال کردند؛ اما مشکلات اقتصادی و امنیتی کشور به تدریج باعث آشفتگی اوضاع شد.
در این وقت ژنرال محمد نادرخان، وزیر جنگ پیشین که از وزیر مختاری در فرانسه استعفا کرده بود و در شهر نیس زندگی میکرد، به کمک برادرانش، گویا پس از مذاکره با انگلیسیان در هند، قصد کابل کرد و سرانجام به کمک قبایل مخصوصاً افراد دو قبیلهٔ جاجی و وزیری در ۲۱ میزان (مهر) ۱۳۰۸ (۱۳ اکتبر ۱۹۲۹) خود را به آنجا رسانید و شهر را در اختیار گرفت. با آنکه حبیبالله و یارانش را به شرط تسلیم وعدهٔ عفو داده بودند، اما به دستور نادرخان همه به دار آویخته شدند، از همین جهت است که نادر شاه را غدار میگویند.
وزیران و والیان
هیئت وزراء و افراد بانفوذ حکومت حبیبالله کلکانی از این قرار بود[2]:
- سید حسین نایبالسلطنه وزیر جنگ
- محفوظ خان معین وزارت جنگ
- حمیدالله معینالسلطنه که برادر حبیب الله کلکانی بود
- عبدالغفورخان تگاوی وزیر داخله
- صاحبزاده عطاءالحق خان وزیر خارجه
- صاحبزاده شیرجان خان وزیر دربار
- میرزا غلام مجتبی خان وکیل وزارت مالیه
- ملک محسن کلکانی والی ولایت کابل
- میرزا محمد یوسف خان مستوفی الممالک
- صاحبزاده عبدالغفورخان رییس گمرک کابل
- میرزا عبدالقادر خان مستوفی کابل
- سید آغا خان خواجه چاشتی قوماندان امنیه کابل
- ملا برهان الدین خان کشکی مدیر جریده حبیب الاسلام
- سردار محمد کبیر خان پسر امیر حبیب الله خان
- سردار محمد حیدرخان اعتمادی پسر اعتمادالدوله صدراعظم
- محمود سامی نایب سالار سابق
- میربابا صاحب خان و بعد صاحبزاده عبدالله خان والی قطغن و بدخشان
- مرزا محمد قاسم خان و بعد عطا محمد خان والی ولایت بلخ
- خلیلالله خلیلی مستوفی ولایت بلخ
- عبدالرحیم خان نایب سالار والی ولایت هرات
- جنرال صاحبزاده محمد صدیق خان قوماندان ولایت پکتیا
- عبدالقدیر خان والی ولایت قندهار
- ۹۳/۰۳/۱۷